من و تومطلب ارسالی ازmobin
هستی من
من در ایینه رخ خود دیدم
و به تو حق دادم
آه می بینم ، می بینم
تو به اندازه ی تنهایی من خوشبختی
من به اندازه ی زیبایی تو غمگینم
چه امید عبثی
من چه دارم که تو را در خور ؟
هیچ
من چه دارم که سزاوار تو ؟
هیچ
تو همه هستی من ، هستی من
تو همه زندگی من هستی
تو چه داری ؟
همه چیز
تو چه کم داری ؟ هیچ
بی تو در می ابم
چون چناران کهن
از درون تلخی واریزم را
کاهش جان من این شعر من است
آرزو می کردم
که تو خواننده ی شعرم باشی
راستی شعر مرا می خوانی ؟
نه ، دریغا ، هرگز
باورنم نیست که خواننده ی شعرم باشی
کاشکی شعر مرا می خواندی
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:خواهش میکنم آره واقعا مبین خیلی زحمت میکشه
دمت گرم
کارت خیلی عالیه
آفرین، سعی کن یکم تنوع هم بدی
پاسخ:سلام.سعیدمرسی که اومدی.وممنون از اینکه نظر برام گذاشتی چشم تنوعم میدم ولی کاش میگفتی تنوع ازنظر تو چیه؟یعنی مطلبام رو عوض کنم یا موضوعشون رو البته باید بدونی که این وبلاگ تنها مکانیه که راحت وبدون دغدغه میتونم حرف بزنم واونچه که میخوام بنویسم.مرسی از نظرت ممنون